Damoon

وبلاگ یک مهندس صنایع

Damoon

وبلاگ یک مهندس صنایع

هوش تجاری چیست؟

متدولوژی هوش تجاری به استفاده از تکنولوژی برا ی جمع آوری و استفاده مؤثر از اطلاعات بمنظور گسترش ضرایب کارآئی مؤسسه اطلاق می شود . ایده هوش تجاری برای کارکنان ، شرکاء و عرضه کنندگان مؤسسات ، توانایی تحلیل و به اشتراک گذاردن اطلاعات با یکدیگر را به ارمغان می آورد . با استفاده از ریشه های هوش تجاری در پایگاه داده های اولیه و سیستمهای اطلاعاتی اجرائی ، یا بعبارتی بهتر با استفاده از پایگاه داده ، کاوش داده و ابزار پردازش تحلیلی پیوسته ، این ابزار به یک مجموعه قدرتمند از تکنولوژیهای سودمند برای انواع مختلف کاربر و نیازهای تحلیلی اطلاعات متفاوت تبدیل شده است . اجرای این متدولوژی در سازمانها جزء وظایف واحد تکنولوژی اطلاعات بوده و نیازمند تطابق با نیازمندیهای اختصاصی سازمان می باشد. اگر این روش بر مبنای پایه های درست و منطقی در داخل سازمان راه اندازی شود ، پس از اجرا ، اعمال تغییرات به راحتی و با کمترین هزینه انجام خواهد پذیرفت. کاربردهای هوش تجاری ، اطلاعات را گزارش می دهند. آنها نمی توانند یکپارچگی را در سازمان ارتقاء بخشند. به همین ترتیب ابزار هوش تجاری متمرکز بر روی نقشه های استراتژی ( نقشه تفکیک اهداف و استراتژیهای سازمان بر مبنای مدل کارت امتیازی متوازن ) نبوده و به همین دلیل از نظر عملیاتی ، یک ارتباط دوجانبه بین اهداف استراتژیک و کاربردهای هوش تجاری وجود ندارد. بنابراین تعداد زیادی از سازمانها ، نیازمند این هستند که که بتوانند کاربرد هوش تجاری مورد استفاده خود را به طور واقعی نمایش دهند. برقراری چنین ارتباطی می تواند بسیار موثر و کارآمد باشد.

قانون های جهانی موفقیت

قانون علت و معلول
- هر چیزی به دلیلی رخ می دهد . برای هر علتی معلولی هست ، و برای هر معلولی، علت یا علت های بخصوصی و جود دارد ، چه از آنها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید . چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد .
در زندگی هر کاری را که بخواهید می توانید انجام دهید به شرط آنکه :
الف : تصمیم بگیرید که دقیقا چه می خواهید .
ب : همان کاری را بکنید که کسانی که در این راه موفق شده اند انجام داده اند.

قانون انگیزه
- هر چه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی ، خواسته ها و غرایز شما سر چشمه می گیرد . این کار ممکن است بصورت خود آگاه یا ناخود آگاه انجام شود.
رمز موفقیت دو چیز است :
الف :تعیین اهداف و برنامه ریزی برای آنها.
ب : مشخص کردن انگیزه ها .

قانون تغییر
- تغییر غیر قابل اجتناب است و چون با دانش روز افزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می شود با سرعتی غیر قابل قیاس با گذشته در حال حرکت است.
کار شما این است که استاد تغییر باشید نه قربانی آن.

قانون تشخیص ضرورت
- هیچوقت برای انجام همه کار ها وقت کافی وجود ندارد اما همیشه برای انجام مهمترین کار ها وقت کافی هست .

قانون شش P :
- برنامه ریزی قبلی مناسب مانع عملکرد ضعیف می گردد
Proper Prior Planning Prevents Poor Performance

قانون پیامد کار ها :
- میزان بزرگی و موفقیت هر فرد بستگی به این دارد که تا چه حد می تواند همه نیرو های خود را در یک کانال واحد بریزد .

قانون برنامه ریزی و تعیین اولویت ها
- برنامه هایتان را روی کاغذ بیاورید و به ازای هر دقیقه ای که صرف برنامه ریزی می کنید به هنگام اجرای آن پنج یا شش دقیقه در وقت خود صرفه جویی خواهید کرد . برنامه ریزی ، آوردن آینده زمان به حال است تا بتوانید همین الان کاری برای آن انجام دهید یعنی ابتدا کارهایی که باید در طول روز انجام شود را شناسایی کرده به هر کدام از لحاظ اهمیت و از لحاظ فوریت امتیاز 1 ، 2 یا 3 بدهید حاصل ضرب اینها اولویت را تعیین می کند . اولویت = اهمیت * فوریت

قانون20/80
- ما همیشه وقت کافی داریم به شرط آنکه هم بخواهیم و هم درست از آن استفاده کنیم یعنی
« اقلیت بسیار مهم » اثر بخش را قربانی «اکثریت کم اهمیت » نکنیم .

قانون اولویت بندی :
- میزان موفقیت شما در استفاده از وقت و کنترل زندگی تنها بستگی به این دارد به این که تا چه حد می توانید از انجام کار هایی که در زندگی شما از اهمیت کمتری بر خوردار هستند دست بر دارید.

قانون اعتماد به نفس
- ما در مورد توانایی هایمان آگاهی کامل نداریم و تنها از بخش کوچکی از منابع ذهنی و جسمی خود استفاده می کنیم . به همین دلیل انسان به طور کلی در محدوده بسیار کوچکی از گستره عظیم توانایی ها ی خود زندگی می کند او قدرت های بسیار دارد که به خاطر عادت هایش نمی تواند از آنها بهره بگیرد .

قانون صداقت
- با خود صادق باشید انگاه همچون چرخه طبیعی فرارسیدن روز از پی شب ، خواهید دید که با دیگران نیز نمی توانید صادق نباشید.

قانون عادت

- حداقل 95٪ از کار هایی که انجام می دهید از روی عادت است ، خواه عادت های مفید و خواه عادت مضر .
هر عادتی در ابتدا مانند یک نخ نازک است اما هر بار که یک عمل را تکرار می کنیم ما این نخ را ضخیم تر می کنیم و با تکرار عمل نهایتا این نخ تبدیل به طناب ضخیم و بلندی می شود که برای همیشه به دور فکر و عمل ما می پیچد.

قانون افزایش سرعت انجام کار
- منتظر نمانید . زمانی مناسب تر از اکنون وجود ندارد از همین نقطه ای که ایستاده اید با همین ابزار و امکاناتی که در اختیار دارید کار را ادامه داده و همین طور که پیش می روید ابزار ها و امکانات بهتر و مناسب تر را پیدا می کنید
مهمترین و ضروری ترین کار ها های شما آنهایی هستند که می توانند بیشترین تاثیر را چه مثبت و منفی روی کار و زندگی شما بگذارند به جای تمرکز روی سایر کارها ، تمام توجهتان را معطوف به این نوع کار ها کنید .

قانون محدودیت های اصلی
- محدودیت ها و یا عوامل باز دارنده درونی و بیرونی خود را مشخص کنید . عواملی که سرعت شما را در دست یابی به مهمترین هدف هایتان تعیین می کنند . سپس تمرکز تان را به ازبین بردن این محدودیت ها معطوف کنید.

- قانون استفاده بهینه
- اوقاتی از روز را که از نظر ذهنی و جسمی کار آیی بیشتری دارید مشخص کنید و مهمترین و ضروریترین کار هایتان را در این اوقات انجام دهید به اندازه کافی استراحت کنید تا بتوانید بیشترین بازدهی را داشته باشید.

قانون تمرکز
تمام افکار خود را روی کار ی که دارید انجام دهید متمرکز کنید . پرتو های خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. با انرژی کامل روی کار هایت تمرکز کن . شیشه های رنگی هنگام عبور نور از آنها بسیار زیبا و درخشان می شوند . کار هایت را هم اگر با انرژی انجام دهی ، شفاف و زیبا خواهند شد به عبارت دیگر اگر شعاع انرژی ات را مانند ذره بینی که نور خورشید را متمر کز می کند ، روی موانع تمرکز دهی ، هر مانعی که سر راهت باشد خواهد سوخت .

قانون « حل »
- هیچ مشکلی وجود ندارد که شما قادر به حل آن نباشید ، هیچ مانعی وجود ندارد که شما قادر به از میان بر داشتن آن نباشید و هیچ هدفی وجود ندارد که شما قادر به رسیدن به آن نباشید .
هنگام مواجه با مشکل ، یادتان باشد که حتما راه حلی وجود دارد، زیرا هر چیز با جفتش به وجود می آید. بعد از هر سقوطی ، صعودی و بعد از شبی ، روزی وجود دارد . ذهنت را روی راه حل ها متمرکز کن .
برای بیرون آمدن از یک اتاق باید در را پیدا کنی ، نه این که به دیوار ها فکر کنی .

قانون کنترل
- این که تا چه حد در مورد خودتان مثبت فکر می کنید بستگی به این دارد که فکر می کنید تا چه حد زندگی تان را تحت کنترل دارید.
سلامتی ، شادی و عملکرد عالی از طریق کنترل کامل افکار ، اعمال و شرایط پیرامونتان به وجود می آید .

قانون مسئولیت
- هر جا که هستید و هر چه که هستید بخاطر آن است که خودتان اینطور خواسته اید
مسئولیت کامل آنچه که هستید ، آنچه که به دست آورده اید و آنچه که خواهید شد بر عهده خود شماست .

قانون جایگزینی
- ذهن خود آگاه شما در آن واحد فقط می تواند یک فکر را در خود جای دهد، یا مثبت یا منفی . شما می توانید با جایگزین کردن افکار مثبت به جای افکار منفی به خوشبختی دست پیدا کنید
ذهن باغی است که در آن یا گل می روید یا علف هرز.

قانون تاثیر تلاش
- همه امید ها ، رویا ها ، هدف ها و آرمان ها ی شما در گرو سخت کوشی شماست .
هر چه بیشتر تلاش کنید ، بخت و اقبال بهتری پیدا می کنید . هیچ راه میانبری وجود ندارد.



قانون کم کوشی
- بشر سعی می کند آنچه را که می خواهد با کمترین تلاش ممکن به دست آورد . همه پیشرفت های بشر در زمینه تکنولوژی در واقع راه های دست یابی به بیشترین برون داد با کمترین درون داد است .
بنابراین همه افراد بشر اساسا تنبلند و همواره به دنبال آسان ترین راه ممکن برای انجام کار ها هستند .

قانون سخت کوشی
- موفقیت ها و دست یابی به اهداف با سخت کوشی به دست می آید . هنگامی که شک دارید موفق می شوید یا نه ، سخت تر تلاش کنید و اگر به نتیجه نرسیدید باز هم بیشتر تلاش کنید.
هنگامی که مشغول کار هستید ، تمام مدت کار کنید و وقت تلف نکنید .

قانون مصلحت
- شما همیشه سعی می کنید در سریع ترین زمان ممکن و با آسانترین راه به هدف تان برسید و کمتر به عواقب این کار توجه دارید .
شما در هر کاری که انجام می دهید تمایل دارید که از روشی استفاده کنید که دردسر و مشکلات کمتری ایجاد کند .

قانون آمادگی
- شانس در واقع به هم پیوستن موقعیت و آمادگی است . عملکرد خوب نتیجه آمادگی کامل است که مراحل کسب آن اغلب از هفته ها ، ماه ها و سال ها آغاز می شود .
در هر حوزه ای موفق ترین افرادآنهایی هستند که همواره در مقایسه با افراد ناموفق زمان بیشتری را صرف کسب و آمادگی برای انجام کار می کنند.

قانون خلاقیت

- ذهن شما می تواند به هر چیزی که برایش قابل درک باشد و آن را باور داشته باشد دست یابد. هر نوع پیشرفتی در زندگی تان با یک ایده آغاز می شود و چون توانایی شما در خلق ایده های جدید نامحدود است آینده شما نیز محدودیتی نخواهد داشت .

قانون انعطاف پذیری
- در تعیین اهداف خود قاطعیت داشته باشید ، اما در مورد روش دست یابی به آنها انعطاف پذیر باشید . در عصر تحولات سریع ، رقابت شدید و کهنه شدن مدام همه چیز ، انعطاف پذیری و سازگاری از شرایط اساسی موفقیت است.

قانون تلاش غیر مستقیم
- در روابط با دیگران غیر مستقیم عمل کردن بیشتر باعث موفقیت می شود. برای اینکه یک دوست خوب داشته باشید باید یک دوست خوب باشید . اگر می خواهید روی دیگران تاثیر بگذارید باید شما هم از دیگران تاثیر بگیرید . برای ایجاد و حفظ روابط دوستانه باید اول خودتان یک فرد دوست داشتنی باشید .

قانون دو گانگی
- شما برای هر کاری که انجام می دهید همیشه یکی از این دو دلیل را ارائه می دهید 1- دلیلی که درست به نظر می رسد 2- دلیل واقعی.
دلیلی که درست به نظر می رسد دلیلی احترام بر انگیز و ظاهرا شرافتمندانه است . اما دلیل واقعی این است که راهی که انتخاب کرده اید در حال حاضر سریعترین و آسانترین راه برای رسیدن به اهداف شماست .

قانون کیفیت
- کیفیت آن چیزی است که مشتری می گوید و مشتری است که در مورد ارزش کالا یا خدمات تصمیم می گیرد . توانایی شما در افزودن ارزش به محصولات و یا خدمات ، خود تعیین کننده موفقیت شما در بازار است .

قانون کهنگی
- هر چیزی که مورد استفاده قرار می گیرد کهنه خواهد شد
محصولات یا خدمات امروز به دلیل تکنولوژی پویا و رقابت از همان ابتدادرفرایند کهنه شدن قرار می گیرد . معجزه جدید یا محصول جدید شما که قرار است به بازار بیاید چیست ؟

قانون عوامل ضروری موفقیت
- هر کاری بیش از پنج تا هشت عامل ضروری برای موفقیت ندارد این عوامل،تعیین کننده چگونگی عملکرد شما هستند. کار هایی را که منجر به موفقیت یا شکست شما می شوند را شناسایی کنید و سپس با بهره گیری از این اطلاعات ، برای داشتن عملکرد بهتر در هر زمینه برنامه ریزی کنید .

قانون احتمالات
- هر رخدادی به میزان معینی احتمال وقوع دارد . برای افزایش احتمال وقوع رخداد مورد نظر خود ، تعداد موارد را افزایش دهید .
هر چه قدر کار های بیشتری را به دفعات بیشتر امتحان کنید ، احتمال موفقیت شما نیز بیشتر می شود .

قانون وضوح اهداف
- هر چه قدر با وضوح بیشتری بدانید که چه می خواهید و حاضرید چه اقداماتی برای دست یابی به آن انجام دهید احتمال موفق شدن و رسیدن به آنچه می خواهید بیشتر می شود.
روشن بودن اهداف مورد نظر مانند مغناطیسی عمل می کند که اقبال را به سوی شما می کشد .
برای موفقیت در کار ، باید ابتدا تصویر واضحی از نقشه کار داشته باشی . آن گاه، همانطور که در باد شدید ، نخ بادبادک را محکم نگه می داری ، باید هدفت را هم به همان محکمی نگه داری

قانون جذب

- شما در زندگی ، افراد یا ایده ها و موقعیت هایی را به سوی خود جذب می کنید که با افکار غالب شما هماهنگ هستند. هنگامی که اهداف شما از مغناطیس اشتیاق شما سرشار شد به چیزی دست پیدا می کنید که مردم به آن شانس می گویند

قانون دانش

- در هر زمینه ای ، شخصی که دانش و مهارت گسترده تری داشته باشد شانس موفقیت بیشتری به دیگران دارد. دانش و مهارت گسترده ، فرد را آگاه ساخته و از چند و چون اوضاع با خبر می کند و در نتیجه فرصت هایش را افزایش می دهد.

قانون پیش فرض ها

- پیش فرض های نادرست ریشه شکست ها هستند . شهامت محک زدن پیش فرض های خود را داشته باشید . پذیرش اینکه احتمال دارد پیش فرضتان اشتباه باشد راه را برای یافتن پیش فرض های جدید و دگرگونی های لازم باز می کند ، چیز هایی که در غیر اینصورت به دست نخواهید آورد.

قانون وقت شناسی
- وقت شناسی همه چیز است . اگر آمادگی لازم را در خود ایجاد کنید ، زمان مناسب برای شما فرا خواهد رسید .
« در دریای پر تلاطم زندگی ، همیشه می توان موجی را یافت که اگر با آن حرکت کنید شما را به ساحل خوشبختی برساند. »

قانون انرژی
- هر چقدر انرژی و اشتیاق بیشتری داشته باشید ، احتمال اینکه موقعیت مناسب را تشخیص دهید و از آن استفاده کنید بیشتر می شود .
بهترین ایده ها و افکار خلاق بعد از مدتی استراحت و آرامش به دست می آید .

قانون درک دیگران
- وقتی از دید فرد دیگری به موقعیتی نگاه کنید ، اغلب اوقات به ایده ها و راه حل هایی دست پیدا می کنید که قبلا به آنها پی نبرده بودید .
مرتب از خودتان بپرسید که مردم به چه نیاز دارند و چه می خواهند و شما چطور می توانید نیاز ها و خواسته های آنها را بر آورده کنید و پرسش درست تر این است که : چه کار به نفع همه است ؟
خانه زمانی مستحکم است که همه دیواره هایش استوار باشد .

قانون رشد
- اگر در حال رشد فکری نیستید پس دارید در جا می زنید . اگر روز به روز بهتر نمی شوید پس دارید بدتر می شوید.
یادگیری دائمی و رشد مداوم فکری را جزئی از برنامه روزانه زندگی خود قرار دهید.
هر روز یک ساعت از وقت خود را صرف مطالعه بر روی زمینه کاریتان کنید ، در این صورت هر هفته تقریبا یک کتاب وهر سال 50 کتاب مطالعه خواهید کرد . این کار موفقیت شما را تضمین می کند .



قانون تکرار

- تمرین و تکرار بهای به دست آوردن مهارت است . چیزی را که مدام و مرتب تکرار می کنید به صورت یک عادت جدید ذهنی و عملی در می آید.
رشد فکری و احساس رضایت و خشنودی نتیجه کنار گذاشتن عادت های گذشته و جایگزین کردن تمرین ها و عادت های جدید است .

قانون پشتکار
- یک زندگی خوب و درخشان مجموعه ای از هزاران تلاش و ایثاری است که هیچکس ازآن با خبر نیست .
« مردان بزرگ از ارتفاعاتی که فتح کرده اند حفاظت می کنند ، جا هایی که یک شبه به آن نریسیده اند . اما هنگام شب در حالی که همراهانشان خفته اند. باز به تلاش خود برای پیشروی ادامه می دهند. »

قانون استعداد ها
- در درون تان مجموعه ای از استعداد ها و توانایی ها نهفته است که اگر درست شناسایی و به کار گرفته شوند شما را قادر می سازند تا به هر هدفی که در نظر دارید برسید.
از چه قسمت هایی از کار تان بیشتر لذت می برید و آنها را خیلی خوب انجام می دهید ؟ این سوال بهترین راهنما برای یافتن استعدادهای واقعی شماست.

قانون کمال
- موفقیت و خوشبختی هنگامی بدست می آید که کاری را که از انجام آن لذت می برید بی عیب و نقص انجام دهید .
تعیین کننده کیفیت زندگی شما این است که تا چه حد به کمال در زندگی اهمیت می دهید و برای رسیدن به آن تا چه اندازه خود را مسئول و متعهد می دانید .

قانون موقعیت
- مشکلات مانع کار شما نیستند بلکه معلم ما هستند . در درون هر مشکلی بذر سود یا موقعیتی نهفته است برابر یا بیشتر از سود حاصل از انجام کار مورد نظر.
در راه موفقیت مشکلات را تبدیل به پله های صعود کنید.

قانون شهامت
- وجود شهامتی سنجیده و حساب شده برای دستیابی به موفقیت ضروری است . ترس بزرگترین مانع رسیدن به هدف است . رویارویی با ترس های خود را جزئی از عادت هایتان کنید و در هر شرایطی این کار را انجام دهید .

قانون پذیرش
- اینکه چطور با خودتان حرف می زنید حداقل 95٪ از طرز فکر و احساس شما را مشخص می کند . ذهن ناخودآگاه گفتگو های درونی شما را به عنوان دستورات می پذیرد.
همواره با خودتان گفتگو های مثبت ، سودمند و موثر داشته باشید ، حتی اگر هنگامی که احساس خوبی ندارید .

قانون واقعیات
- عقاید را با حقایق اشتباه نکن . حقیقت مانند دانه بادام است . و عقاید پوسته آن دانه بادام هستند. اگر به دنبال حقیقت هر چیزی هستی ، باید پوسته رابکنی ، تا خود دانه را ببینی .

قانون غلبه بر احساسات
- هنگام جوشش احساسات ، هیچ تصمیم مهمی نگیر.
در این صورت اشتباه خواهی کرد . اول درونت را آرام کن. ذهن مانند یک دریاچه است .
هنگام جوشش احساس ، دریاچه مواج است .دریاچه هنگامی نور را منعکس می کند ، که آرام باشد.

سگ باهوش

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید .کاغذ را گرفت.روی کاغذ نوشته بود" لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین" . ۱۰ دلار همراه کاغذ بود.قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت .سگ هم کیسه راگرفت و رفت .
قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و بدنبال سگ راه افتاد .
سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید . با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد.قصاب به دنبالش راه افتاد. سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد .قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند .
اتوبوس امد, سگ جلوی اتوبوس امد و شماره انرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت .صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره انرا چک کرد اتوبوس درست بود سوار شد.قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد.
اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود وسگ منظره بیرون را تماشا می کرد .پس از چند خیابان سگ روی پنجه باند شد و زنگ اتوبوس را زد .اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد.قصاب هم به دنبالش.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید .گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید .اینکار را بازم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد.
سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیداری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.
مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد.قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد :چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه است .این باهوش ترین سگی هست که من تا بحال دیدم.
مرد نگاهی به قصاب کرد و گقت:تو به این میگی باهوش ؟این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه !!!
نتیجه اخلاقی :
اول اینکه مردم هرگز از چیزهایی که دارند راضی نخواهند بود.
و دوم اینکه چیزی که شما انرا بی ارزش می دانید بطور قطع برای کسانی دیگر ارزشمند و غنیمت است .
سوم اینکه بدانیم دنیا پر از این تناقضات است.
پس سعی کنیم ارزش واقعی هر چیزی را درک کنیم و مهمتر اینکه قدر داشته های مان را بدانیم

برگردان یک شعر ترکی

کنار کوهها، این سربلندان،
پر از چشمه، پر از آب غزلخوان.
سواری مرده و در ماتمش ابر
زند شیهه، میان برق و باران
سحر آمد سواری از بر دشت
دمی جولان گرفت و تند بگذشت.
چو مهتاب سحرگاهان شفق ریخت
چو خورشید شبانگاهان بدر رفت.
نشسته برف سنگین روی کهسار،
لطیف و نرم همچون خواب جوبار.
مرا نااهل گوری کنده دل تنگ
برش دیوار خنجر، بسترش خار.
میان غم بزن لبخند هر دم،
بزن حرف و بزن لبخند در دم.
دلا؛ لبخند تو چون آفتاب است
اگر مردی بیفشان نور بر غم.
شکفتم نرم ـ نرمک، گل شدم من،
جوانه بستم و سنبل شدم من.
به گلشن بی زبان بودم، ز هر گل
ورق ها خواندم و بلبل شدم من

از یک دوست

شب فراق

شب فراق که داند که تا سحر چند است

مگر کسی که به زندان عشق دربند است

بگفتم از غم دل راه بوستان گیرم

کدام سرو به بالای دوست مانند است

پیام من که رساند به یار مهر گسل

که برشکستی و ما را هنوز پیوند است

که با شکستن پیمان و برگرفتن دل

هنوز دیده به دیدارت آرزومند است.

سعدی علیه الرحمه

خطوط راهنما برای طراحی منظر های چهارگانه

1) منظر مالی

کارت امتیازی متوازن وجه مالی و حداکثر کردن سود را به عنوان هدف نهایی یک سازمان اقتصادی در نظر می گیرد. اصولاً چارچوب استراتژی های مالی ساده اند.
شرکت ها می توانند از طریق فروش بیشتر و هزینه کمتر ، سود بیشتری ایجاد کنند. با این تعاریف می توان اینگونه برداشت کرد که عملکرد مالی شرکت ها با دو رویکرد اصلی رشد درآمد و ارتقای بهره وری بهبود می یابد. در ادامه به نمونه هایی از اهداف مورد توجه سازمانها در این منظر اشاره می گردد:

۱. توسعه فرصت های درآمدی

۲.بهبود ساختار هزینه

۳.افزایش کاربردهای دارایی ها

۴.رشد درآمد حاصل از سرمایه گذاری

۵.افزایش سهم بازار.....

  2) منظر مشتریان (شرکا)

اهداف و مقاصد منظر مشتری ، استراتژی مشتریان هدف و ارزش قابل ارائه به آنان را توصیف می کند. در وجه مشتری یک نقشه استراتژی ، بخش های بازار ، مشتریان هدف مورد نظر در بازار رقابتی و معیارهای عملکرد برای مشتریان مزبور عواملی هستند که باید مورد توجه واقع شوند. در ادامه به نمونه هایی از اهداف مورد توجه سازمانها در این منظر اشاره می گردد:

۱. عملیات های موثر و پاسخگو

۲. ارایه قیمت های رقابتی

۳. جذب ، توسعه و حفظ بهترین مشتریان

۴. ارایه نوآوری هایی که ارزش کسب و کار ایجاد کند.....

3) منظر فرآیندها

وجوه فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری چگونگی دستیابی و توفیق استراتژی را بیان می کنند. فرآیندهای داخلی سازمان را می توان به طور کلی در چهارگروه دسته بندی کرد :

 1) فرآیندهای عملیاتی ( هدف کلیدی در استراتژی هزینه نهایی پایین)

فرآیندهایی که خدمت و محصول را تولید و عرضه می کنند.

۱. تامین

۲. تولید

۳. توزیع

۴. مدیریت ریسک

 2) فرآیندهای مدیریت مشتری ( هدف کلیدی در استراتژی مشتری نوازی )

فرآیندهایی که ارزش مشتری را تقویت می کنند.

۱. انتخاب مشتری

۲. جذب مشتری

۳. حفظ

۴. رشد

3) فرآیندهای نوآوری ( هدف کلیدی استراتژی رهبری در محصول )

فرآیندهایی که محصولات و خدمات جدیدی خلق می کنند.

۱. شناسایی فرصت

۲. طرح های تحقیق و توسعه

۳. طراحی / توسعه

۴. اجرا

 4) فرآیندهای قانونی و اجتماعی

 فرآیندهایی که جامعه و محصط زیست را بهبود می دهند.

۱. محیط زیست

۲. ایمنی و بهداشت

۳. استخدام

۴. جامعه

  4) منظر رشد و یادگیری

 منظر چهارم نقشه استراتژی کارت امتیازی متوازن ، رشد و یادگیری ، دارائی های نامشهود سازمان و نقش آنها را دراستراتژی توصیف می کند. دارائی های نامشهود را در سه گروه دسته بندی کرده اند:

۱. سرمایه سازمانی

بسیاری از سازمانها می کوشند افراد ، فناوری و فرهنگ خود را توسعه بدهند. اما بسیاری از آنها ، این دارائی های نامشهود را با استراتژی هایشان هماهنگ نمی کنند. کلید ایجاد هماهنگی ، توجه به بطن امور است. باید بر قابلیت ها و ویژگی های مورد نیاز فرآیندهای داخلی موثرو اجرای استراتژی تمرکز شود. فرهنگ ، رهبری ، کار تیمی .....نکاتی هستند که باید به دقت مورد توجه واقع شوند.

۲. سرمایه اطلاعاتی

دسترسی به سیستم های اطلاعاتی ، شبکه ها و زیرساخت های مورد نیاز در راستای پشتیبانی از استراتژی

۳. سرمایه انسانی

دسترسی به مهارت ها ، استعدادها و دستورالعمل های مورد نیاز در راستای پشتیبانی ازاستراتژی. آموزش روشهای تفکر و حل خلاقانه مسائل و مشکلات ، اخذ بازخور از دوره های آموزشی برگزار شده و ...

نمونه ای از اهداف قابل تصور در این منظر در ادامه آورده شده است:

۱. توسعه نیروی کار متنوع و کارآمد

۲. ترویج و توسعه روح مشارکت

دسترسی مناسب به اطلاعات و محیط کاری جذاب و سالم

معرفی مدل

مدل کارت امتیازی متوازن یکی از مدلهای اجرائی استراتژی در سازمانها می باشد. در ادامه به معرفی این مدل و اجزاء آن پرداخته می شود.

 

تاریخچه کارت امتیازی متوازن:

 روبرت کاپلان Robert Caplan و  دیوید نورتن David Norton اساتید دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد با درک محدودیت‌های  ارزیابی عملکرد  با شاخص‌های مالی و این که باید  سایر  فعالیت‌های  شرکت  مانند  ارتباط با مشتری  ، نوآوری ، فرآیندها و آموزش کارکنان را نیز در تدوین استراتژی‌ها دخالت داد درسال 1992 با چاپ مقاله‌ای در مجله مدیریت هاروارد (Business Review Harvard) کارت امتیازی متوازن را به عنوان ابزار مدیریتی نوین برای تدوین استراتژی و ارزیابی عملکرد معرفی کردند .

 آنها پیشنهاد کردند که مدیران ، اطلاعاتی در خصوص چهار منظر (Perspective) را در یک کارت جمع آوری نموده و به تحلیل آنها بپردازند. این چهار منظر عبارتند از:

 

  1. منظر مشتری (customer perspective )
  2. منظر فرآیندهای داخلی کسب و کار(internal processes perspective )
  3. منظر رشد و یادگیری سازمانی ( learning & growth perspective )
  4. منظر مالی ( financial perspective )

 دیدگاه آینده  ( چشم انداز )  سازمان  ، هسته ‌اصلی  فعالیت‌های BSC است. به عبارت  دیگر BSC  ابزاری  برای ترجمه  استراتژی به  عمل می باشد و در واقع چهارچوبی برای تبدیل چشم انداز سازمان به مجموعه‌ای از شاخص‌های عملکرد در چهار منظر (جنبه )‌ است .

 اصل اساسی در این مدل آن است که سیستم سنجش عملکرد باید اطلاعات کافی برای مدیران جهت پیگیری سئوالات چهارگانه زیر را ارائه کند :

 

  1.  سهام داران چگونه به سازمان می نگرند؟
  2.  مشتریان چگونه به سازمان می نگرند؟
  3. سازمان در چه زمینه هایی قابلیت اساسی دارد؟
  4. آیا سازمان توانایی بهبود و ایجاد ارزش را دارد؟

صدایت

صدایت نرم نرمک باز می بارد  

صدایت از فراسوی زمانها سوی این دلخسته پر می گیرد و...

آری ، مرا هم می برد با خود

به دنیایی پر از مهر و پر از احساس

به دنیایی سراسر عشق.

من اینجا ایستاده ، خسته اما خوش

صدایت طعم خوشرنگ امید و آرزوهای قدیمی را برایم هدیه می آرد..

صدایت چون شهابی در دل تاریک من پر می کشد امشب...

و من لبریز می گردم

لبریز از شعف ، از عشق

و یادت در وجودم شعله می گیرد

چه حس خوب و دلچسبیست...

صدایت تا ابد چون رود ناآرام در رگهای من جاریست.

دامون...